
zendegim - donya lyrics
اومدی وقتی که بارون شبُ از پنجره شست
وقتی تار عنکبوت بسته بود این صندوق پست
اومدی وقتی که دیگه تلفن زنگ نمی زد
وقتی من مونده بودم با یه بغل خیالِ بد
اومدی تا در بیام از توی جلدِ خستگی
اومدی تا منو بسپاری به دستِ زندگی
با تو رقصیدن مهتابو تماشا کردم
روی شونه هات کلافه بغضمو وا کردم
بغضمو وا کردم
تاب غصه ها شکستو با یکرنگی قد کشید
آخرش یکی تو دنیا حرفایه منو شنید
یکی اومد تا بفهمه لهجه ی زخم منو
یکی اومد تا ببنده جاده ی برگشتنو
اومدی تا در بیام از توی جلد خستگی
اومدی تا منو بسپاری به دست زندگی
با تو رقصیدن مهتابو تماشا کردم
روی شونه هات کلافه بغضمو وا کردم
بغضمو وا کردم
تا ته دنیا با تو
تا ته این راه با تو رو هستم
تجربه های با تو
دیدن مهتاب با تو رو هستم
با تو هستم
با تو رقصیدن مهتابو تماشا کردم
روی شونه هات کلافه بغضمو وا کردم
بغضمو وا کردم
Random Song Lyrics :
- lowkey - blind eyez lyrics
- του φεγγαριού αναπνοές (tou feggariou anapnoes) - katy garbi lyrics
- winter wonderland - single version - aretha franklin lyrics
- gracias - pablo alborán lyrics
- this is my love - fondo flamenco lyrics
- (you're) timeless to me - christopher walken lyrics
- kingdom hearts - young fla$h lyrics
- la canzone di natale - zabatta staila crew lyrics
- incomplete - kuzu mellow lyrics
- canarsie high - ill bill lyrics