lirikcinta.com
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

lirik lagu aghelan danand – ahood

Loading...

بزار بگم یه داستانی /
یه روز پسرک رفت دم دکون یه دایی بازاری / دایی بازاری یه نگاه انداخت
دید هستش بچه باحالی / گفت اگه حال داری من / یه دوری در تو بذارم
چون که می خوام باشم تا شب دم حجره شادتر /
پسرک گفت حلاله / ولی شرطی دارم دایی جون من میون کلامت
گفت چی ؟
گفت میزارم بزاری مارو / اصلاً هم بحث پول نیست / بزار جیبت هزاریارو / ولی
بعد اینکه بهم گفتی تمامه / شما دولا میشی و بنده میشم سوارت / میچرخیم تو بازار
عوام که دیدن مارو / بهشون میگم از این قراره که / ما گذاشتیم در شما / ارازل ببین خوف کنن بگن باشه حلالش
بازاریه قبول کرد بلا / افتاد رو پسرک د تلمبه امونم نداد بش / تالاب تولوب تالاب تولوب /
پسرک خوشحال از اینکه بعدش دادار دودور راه میندازه / بعد
شاید حاجت آقا غذا / پسر ک با درد فراوان کشید بالا شلوار
دایی در رو شونش گفت پسرم مشتی هستی /
گفت اگه یادت باشه ما باهم یه عهدی بستیم وقتشه
آق دایی گفت الوعده وفا / من که سرم بره نمیره وعدم بفرما
دولا شدش چنان سجده وقت صلاة / پسرک سوار شدش با هم رفتن سمت توام
دایی میرفت دولادولا / مشتری کاسب کارگر یا هرچی ملا پلا
نگاه می کردن و می پرسیدن حقیقت چیه
پسرک گفت داییمونو زمین زدیم هی میگفت
من بکن لات بازارم / همه کسبه و اراذلا خایه مالامن
کردن کل این راسته با ما چپ / دایی میخندید و فقط میگفت عاقلان دانند
حالا اگه تو خوبی عاقلان دانند / اگه زیرزمینی ای اونم عاقلان دانند ببین
رپکنی عاقلان دانند میگی استعداد داری عاقلان دانند

lirik lagu lainnya :

YANG LAGI NGE-TRENDS...

Loading...